دايي با مراقبت‌هاي ويژه به تهران منتقل شد

 علی دایی شب گذشته بر اثر واژگونی خودروی شخصی‌اش دچار سانحه شده و در بیمارستان شهید بهشتی سمنان بستری شد و سپس تحت عمل جراحی قرار گرفتو


وی عصر امروز با یک دستگاه آمبولانس و تحت مراقبت‌های ویژه به تهران منتقل شد تا 48 ساعت دیگر تحت نظر پزشکان باشد.

علی دایی در هنگام ترک بیمارستان شهید بهشتی از مردم کاشان به خاطر همدردی هایشان تشکر ویژه‌ای کرد و گفت: هر چه دارم از مردم است و خدا را شکر می‌کنم که همیشه این مردم هستند که من را مورد لطف خود قرار می‌دهند.

 



می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , ,

مطالب مرتبط

    نظرات

    علی
    علی در تاریخ 1391/1/3/4 و 15:49 گفته :

    ايـــــــن روزها ..
    عجيب
    احساس نياز جنسي مي کنــــــــم !!
    حس ِ نياز به کسي ..
    از جنس انسان ..!!


    دور نـــــــــــرو
    بيا کنار ِدلم
    من غير از اينـها کـــه مي نويسم
    نوازش هم بلدم...


    به سَلامتي کـسي که دوسِش داري وَ پيشــِت نيستـ
    امــّا يه يادگـــاري ازش داري که وَقتي نيگـاش ميکـــُني،
    حــِس ميکــُني پيشته،
    کنارته...


    جديداً با ديوار حرف ميزنم ...
    ميدوني ... از شخصيتش خوشم اومده يه جورايي !!
    محکمه ... ! ثابته ... ! آرومه ... !
    غلط نکنم اونم از من خوشش اومده ... !!


    چرتکه مي اندازم روز هاي نبودنت را
    اين روز ها بدهي ات داره زياد مي شه...
    نمي خواهي بازگردي؟
    نترس !
    ارزان حساب مي کنم!
    اگر برگردي قول مي دهم تمام بدهي ات را
    به آغوش پرمهرت بفروشم ..


    امان از اين "دست ها" ....
    امروز دستانت را مي گيرند ؛
    با دستهايشان نوازشت مي كنند !
    فردا همان "دست ها " را برايت تكان مي دهند ،
    واين يعني خداحافظ ... !


    حالا که رفتني شده اي بگذار بگويم ات ...
    مسيري که پيش از تو ؛ خيلي ها رفته اند !!
    مرا که دور زدي ؛ بپيــچ به چپ و مستقيم برو ...
    يکراست به جهـنم ميرسد .


    نه نرو ، صبر کن ، قرارمان اين نبود ، بايد سکه بياندازيم
    اگر شير آمد ترديد نکن که دوستت دارم
    اگر خط آمد مطمئن باش که دوستت دارم
    صبر کن سکه بياندازيم ، اگر دوستت نداشتم آن وقت برو . . .


    آنقدر به فکر ماهي دلم بودم که به فکر آبش نبودم.
    ماهي دلم مرد!


    عطر تنــــــــــت روي پيراهــــــــنم مــــــــانده
    امروز بوييـــــدمش...
    عميــــــق عميــــــــــــق !
    ... ... و با هر نفــــــــــــس بغضم را سنـــــــگين تر کــــــــردم!
    و به ياد آوردم که ديگـــــــــــر...
    "تنـــــــــت"
    سهــــــــــــــم ديگــــــري اســــــــــت
    و
    "غمـــــــــت"
    سهــــــــــــــــــم من

    چـــــــقدر زود به پــــايــــان رســــــــــيدي!
    مــــن هنــــوز مــــي خـــــواسـتمتــــــــــــ....

    تو را آرزو نخواهم کرد، هيچوقت!
    تو را لحظه اي خواهم پذيرفت
    که خودت بيايي،
    با دل خود
    نه با آرزوي من ...!

    علی
    علی در تاریخ 1391/1/3/4 و 15:49 گفته :

    ايـــــــن روزها ..
    عجيب
    احساس نياز جنسي مي کنــــــــم !!
    حس ِ نياز به کسي ..
    از جنس انسان ..!!


    دور نـــــــــــرو
    بيا کنار ِدلم
    من غير از اينـها کـــه مي نويسم
    نوازش هم بلدم...


    به سَلامتي کـسي که دوسِش داري وَ پيشــِت نيستـ
    امــّا يه يادگـــاري ازش داري که وَقتي نيگـاش ميکـــُني،
    حــِس ميکــُني پيشته،
    کنارته...


    جديداً با ديوار حرف ميزنم ...
    ميدوني ... از شخصيتش خوشم اومده يه جورايي !!
    محکمه ... ! ثابته ... ! آرومه ... !
    غلط نکنم اونم از من خوشش اومده ... !!


    چرتکه مي اندازم روز هاي نبودنت را
    اين روز ها بدهي ات داره زياد مي شه...
    نمي خواهي بازگردي؟
    نترس !
    ارزان حساب مي کنم!
    اگر برگردي قول مي دهم تمام بدهي ات را
    به آغوش پرمهرت بفروشم ..


    امان از اين "دست ها" ....
    امروز دستانت را مي گيرند ؛
    با دستهايشان نوازشت مي كنند !
    فردا همان "دست ها " را برايت تكان مي دهند ،
    واين يعني خداحافظ ... !


    حالا که رفتني شده اي بگذار بگويم ات ...
    مسيري که پيش از تو ؛ خيلي ها رفته اند !!
    مرا که دور زدي ؛ بپيــچ به چپ و مستقيم برو ...
    يکراست به جهـنم ميرسد .


    نه نرو ، صبر کن ، قرارمان اين نبود ، بايد سکه بياندازيم
    اگر شير آمد ترديد نکن که دوستت دارم
    اگر خط آمد مطمئن باش که دوستت دارم
    صبر کن سکه بياندازيم ، اگر دوستت نداشتم آن وقت برو . . .


    آنقدر به فکر ماهي دلم بودم که به فکر آبش نبودم.
    ماهي دلم مرد!


    عطر تنــــــــــت روي پيراهــــــــنم مــــــــانده
    امروز بوييـــــدمش...
    عميــــــق عميــــــــــــق !
    ... ... و با هر نفــــــــــــس بغضم را سنـــــــگين تر کــــــــردم!
    و به ياد آوردم که ديگـــــــــــر...
    "تنـــــــــت"
    سهــــــــــــــم ديگــــــري اســــــــــت
    و
    "غمـــــــــت"
    سهــــــــــــــــــم من

    چـــــــقدر زود به پــــايــــان رســــــــــيدي!
    مــــن هنــــوز مــــي خـــــواسـتمتــــــــــــ....

    تو را آرزو نخواهم کرد، هيچوقت!
    تو را لحظه اي خواهم پذيرفت
    که خودت بيايي،
    با دل خود
    نه با آرزوي من ...!

    برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید
    نام
    آدرس ایمیل
    وب سایت/بلاگ
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

    آپلود عکس دلخواه: